خان

ساخت وبلاگ
آدما سنشون که بالا میره گولِ عددشونو میخورن، گولِ موهای سفیدشون، چروک های پیشونیشون؛ خیال برشون میداره که باتجربه ان، تو اون تجربه ها و سختیا پخته شدن، حتی سوختن! و می ایستند! متوقف میشن! دیگه تو آینه یه انسانِ جایزالخطا نمیبینن، دیگه بعدِ هر دعوا به ضعف ها و زشتیاشون خیره نمیشن، دیگه براشون مهم نیست که آدمِ بهتری بشن، برای فلان معشوق مثلا که از دست نره. برای خانواده مثلا که ازش سیر نشن. برای رفیق و همکار که ازش عاصی نشن. دیگه برای حفظ روابطِ حتی خیلی ارزشمندشون قدمی برنمیدارن بلکه مثل خانِ پدرسوختهء دهکده، به تفنگشون تکیه میزنن و منتظر رعیت میمونن و بندگی کردناشون!
تجمع...
ما را در سایت تجمع دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : draport0 بازدید : 212 تاريخ : يکشنبه 7 آبان 1396 ساعت: 11:41