از نوجوونی برام سوال بود که تو صدای بلند ترقه و نارنجک و بمب دستی، تو دود سیاه آتیش های یکی دو متری و آسیبی که به آسفالت میزنه، تو حمله به دیوارهای ساختمون های شهر و سیاه کردنش با مواد منفجره و مخصوصا تو نارنجک زیر پای بقیه انداختن و تماشای لرز و رنگ زردشون چه لذتی برای یه آدم از نظر روانی "سالم" میتونه باشه؟
وقتی تلویزیون کشوری که همه چیزو سیاه نمایی و مایه انحراف و باعث تشویش اذهان عمومی میدونه و همه چیزو یا حذف میکنه یا انکار، یا در حد مرگ سانسور، شروع کرد از خیلی سال پیش تصاویر واضح صورت ها و دست های سوخته و قطع شده و گریه ها و نعره ها رو نشون دادن، برام سوال شد که چطور یه آدم از نظر روانی "سالم" میتونه اینارو ببینه و احساس خطر نکنه؟
آهای آدمهای سالم و نسبتا سالم، از زندگی تو شهری با داشتن این درصد بالای "بیمار روانی" احساس خطر نمیکنید؟
- واقعا فکر میکنم مطمئن ترین راه درست شدن وضعیت اسفبار فرهنگی مملکتم بارش شهابیه!
برچسب : نویسنده : draport0 بازدید : 207