تجمع

متن مرتبط با «قصه گویی و نمایش خلاق» در سایت تجمع نوشته شده است

مزایای یک ذهن کوچک

  • دنیات کوچیکه وقتی تلفظ، نوشتار و معنی واژه‌های زبان مادریتو بلد نیستی چون «کتاب نمی‌خونی». جز «هِلو» از زبان ارتباط بین‌المللی، شمارش اسکناس از اقتصاد و ظهور امام زمان از سیاست چیزی بلد نیستی چون «درس نمی‌خونی». شهر محل زندگیتو هم نمیشناسی چه رسد به کشور و قاره‌، چون «سفر نمیکنی». حوالی ۳۰ سالگی تازه به دغدغه‌های اجتماعی-سیاسی-فردی-فرهنگی و...ای رسیدی که خیلیا قبل از ۲۵ سالگی ازشون رد شدن، چون «فکر نمیکنی»، فکر هم که بکنی، بدون خوراک فکری، بدون داده‌های ورودی ارزشمند، اون ذهن طفلکی حق هم داره آک, ...ادامه مطلب

  • به ما غلط گفته بودند

  • اونجوری که میگفتن نبود و من نمیدونستم. اما به شما میگم که بدونید، ازدواج اونجوری که بیشتر آدما تعریف میکنن نیست. بیشتر آدما از آشناییشون، مراحل به هم رسیدنشون و باهم موندنشون تصوری برای شما میسازن که درصدی دروغ و تخیل قاتیشه و کاملا حقیقت نیست. چون واقعیت زندگیشون به قشنگی خیالاتشون نیست و اونا دوست ندارن دیگران بفهمن که زندگیشون مثل تمام آدمای دنیا معمولیه، دوست دارن تظاهر کنن که زندگیشون بی نقص و عالیه و امیدوار باشن که تحسین و حتی حسادت دیگرانو برمی‌انگیزن. اما بی‌نقص بودن از محالات دنیاست. د, ...ادامه مطلب

  • روز انسانیت

  • زن ایرانی موجودیست که هیچوقت صلاحیت تصمیم‌گیری برای خودش را ندارد و همیشه یک مرد باید باشد که به او «اجازه» بدهد و صلاحش را بداند. اما همان موجود ضعیف حقیر، حالا مادر میشود. کاری خدایی میکند و یک انسان خلق میکند، و کاری پیغمبری میکند و یک شخصیت میپروراند و رشد میدهد. با کدام قدرت و بلوغ؟ کدام فهم و منطق؟ همانی که تا به حال سرکوب میشد...  زن ایرانی موجودیست که اغلب فقط وقتی در بستر مرگ افتاد یاد بزرگواری ها و عشق بی دریغ و بهشت زیر پایش می‌افتند. و اغلب فقط وقتی در خاک آرمید متوجه ارزش و اهمیتش م, ...ادامه مطلب

  • چطور باهوش به نظر بیایم

  • فکر میکنید چی باعث میشه دیگران فکر کنند (متوجه بشن درواقع!) که شما احمق هستید؟ (ببخشید)شاید خیلی چیزها. اما من با اطمینان میگم: یک چیز خیلی مهم: شما اونا رو احمق فرض میکنید.چطور؟ با دست‌کم گرفتن هوش و, ...ادامه مطلب

  • دهه هفتادی بودن یا نبودن

  • بحرانِ گذر از روزهایی که هنوز به خودم اطمینان نداشتم این بود که نمیدونستم من یک دهه هفتادی، مطابق با تعریف‌های جامعه و‌ رفتارهای عموم دهه هفتادی‌ها نیستم.بلکه یک دهه شصتی‌ام. گرچه که دقیقا اون هم نیست, ...ادامه مطلب

  • گزینه دو

  • باید انتخاب میکردم که انقدر به بی رحمی، کم شعوری و قدرنشناسیشون فکر کنم که انرژیم خالی شه، با خستگی و افسردگی و انزجار (برای چند روز حتی) گوشه ای بیفتم؛ یا در کمتر از چند ساعت تمام ماجرا رو بایگانی کنم و روش بنویسم «تجربه» و اون انرژی رو به کارا و قرارام بدم., ...ادامه مطلب

  • چرا خودسانسوری میکنیم؟

  • بعضیا تصمیم‌های عامه‌پسند می‌گیرن. تمایلاتِ متفاوتی دارن، سرکوب یا پنهانش می‌کنن. اگه سرکوب ‌کنن عمر و آینده خودشون و اطرافیانشون... اگه پنهان ‌کنن، خیلی حرفه‌ای باشن یکی دو تا شاهد برای زندگی مخفیشون, ...ادامه مطلب

  • بچه ها، این بیشعورهای شیرین زبون

  • تصور کنین که تو یه دورهمی پر از آدم حسابی حاضرید و میخواید خودی نشون بدید. شما رو مخاطب یک سوال قرار میدن، بعد تا میاید جمله اولتونو تموم کنید همه قربان صدقه گویان، با گردن کج و درحالی که میگن «آخخخخخ, ...ادامه مطلب

  • چطور از رنج گذشته رها شیم؟

  • بعضیا فکر میکنن وقتی اتفاق تلخی افتاد، برای اینکه ناراحتی شدیدی که بابتش دارن ازبین بره، لازم دارن که ۱- به کلی فراموشش کن و از حافظون پاک شه؛۲- اتفاقی بیفته که اون تلخیو جبران کنه و هربار یادش افتادن, ...ادامه مطلب

  • وات ایز لاو

  • عشق خودخواهانه ترین احساسه. هرگز برای معشوق نیست. جادوییه که عاشق هرچی ازش میبخشه از نیاز خودشه به بخشیدن و تمام اون محبت ها، فداکاری ها، صبوری ها، تمام عاشقی کردن ها نیاز خودشه به عاشقی کردن. فرق عشق و معامله همینجاست. در عشق هرچی محبت میبخشی، قلبت از محبت سرشارتر میشه، در معامله محبتی رو بخشیدی که تا زمانی که چند برابرش بهت برنگرده جای خالیش تو قلب و ذهنت درد میکنه..., ...ادامه مطلب

  • گورخر

  • بعضیا باید تلاش کنن آدمای بهتری باشن. دوستاشونو اذیت نکنن، خانوادشونو به ستوه نیارن، حتی حیوونا رو آزار ندن. بعضیا اما، باید در محبت و بخشندگی خودشونو تعدیل کنن. جلوی قلبشونو بگیرن و به عشقشون «همیشه» اجازهٔ بروز ندن. بعضیا باید سعی کنن کمی خساست، بی تفاوتی، غرور و خودخواهی و حتی بدخواهی کسب کنن. ایده آل آدما در خوب بودن نیست، همونطور که در بد بودن نیست! در تعادله. در خاکستری بودن. در سیاه یا سفید نبودن., ...ادامه مطلب

  • روز بعدی...

  • صبح خبر گرونی بنزینو خوندم. تا ظهر کم کم همه چیز «باز هم» غمگین تر شد. باز هم گرونی، باز هم خواستن و نتونستن.عصر با آدمایی که دوسشون دارم ساز زدم و عشق کردم و خندیدم. خندیدم.شب اما، غم بالا آوردم. گوش, ...ادامه مطلب

  • سادگی زیباتره (بخون راحت تره)

  • این روزا آدمای بیشتری هر روز به جرگهٔ والدین حیوانات خانگی می پیوندن. چون تصمیم گرفته ان که دیگه عاشق انسان ها نشن، یا لااقل بخشی بزرگتر یا برابر با اون عشقو صرف یه حیوون وفادار، مهربون، نیاز, ...ادامه مطلب

  • مدرکی بر شعور یک تحصیلکرده

  • تحصیلات شرطِ لازمِ هیچ اتفاقی نیست. نه پیدا کردن شغل نه رشد شعور نه حتی اعتباری بر جایگاه اجتماعی. کسانی که از پشت نیمکت‌های مدرسه به صندلی‌های دانشکده نرفتن به حق از خودشون دفاع می‌کنن و مدعی‌ان که م, ...ادامه مطلب

  • دوئل

  • عشق و محبت، از خودگذشتگی و احترام نعمته. بخشیدنش به دیگران سعادت و گرفتنش از دیگران لیاقته. سلامت یک عمرِ آدمی به بودن یا نبودن این قلب قرمز بستگی داره. بعضیا زود میفهمنش، خیلیا تا آخر عمرشونم نه. به هر حال، لیاقته و سعادت...ما با هم فرق داریم. ینی حتی شبیه ترین ما به هم، کنار هم غریبه ایم. پس چی ما رو رفیق همدیگه میکنه؟ گمونم شکستن بتِ خودپسندی، دیدن دیگری، دوست داشتنِ دیگری، خواستنِ دیگری..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها