عشق بردبار است. عشق مهربان است. حسد نمیورزد. فخر نمیفروشد. غرور ندارد. اطوار ناپسند ندارد. نفع خویش را خواهان نیست. خشم نمیگیرد. سوءظن ندارد. همواره امیدوار است. عشق هرگز نابود نمیشود. بخوانید, ...ادامه مطلب
کاش ای کاش کنارم بودیتا ببینی که چقد دلتنگمتا ببینی که دارم به خاطرت با گذشتهٔ خودم می جنگمحتی تو تلخ ترینِ لحظه ها هیشکی اندازهٔ تو شیرین نیستحتی تو شادترینِ لحظه ها هیشکی اندازهٔ من غمگین نیست..., ...ادامه مطلب
یه وقتی حلیم با گوشت بوقلمون بود و حاصلِ پختن تا له شدن و قوام اومدن گندمها. یه وقتی کوبیده غذای اعیونی بود و با گوشت و دمبهء درجه یک، که هرجایی هم نبود. یه وقتی توتفرنگیا نه خیلی درشت بودن نه ریز، , ...ادامه مطلب
ما با آدما براساس کارکردی که برامون دارن در ارتباطیم. آدمایی که باید باشن چون میتونن بهمون پول برسونن. کسایی که رابطهان و بودنشون گهگداری میتونه گرهگشا باشه و کارای کوچیک یا بزرگیو انجام بدن یا انجامشو راحت کنن برامون. آدمشاخهایی که دوست بودن باهاشون پُز جلوی بقیهاس و میتونه مارو به لقبِ جذابِ "دوستِ فلانی" مفتخر کنه! و در نهایت، ما با آدمایی ارتباط, ...ادامه مطلب
دراز کشیده بودیم کف خونه و داشت برام اصول حسابداری رو میگفت. کاغذ از دستش میفتاد و چشماش بسته میشد، بعد چند ثانیه بیدار میشد و ادامه میداد. یاد شبایی افتادم که کتاب توی دستم میفتاد رو سینه ام و خواب شب چشامو میدزدید، فهمیدم چقدر خسته و محتاج خوابه اما داره بخاطر من چشاشو باز نگه میداره. او عددای روی کاغذو جمع میزد و من از بالای پلکش نگاش میکردم و میخندیدم. به این حجم خوشبختی که مال منه، به این بودن و دوست داشتن، به 25سال پدر و دختریمون میخندیدم؛ به چروک های صورتش که جوونیشو خوب یادمه، موهای سفیدش که سیاهیشونو خوب یادمه... پیشونیشو بوسیدم، گفتم بقیه اش واسه فردا و شب بخیر. گفت خیلی خوابم میاد و خندید، و باز راجب خاموش شدن چراغ آشپزخونه چیز بامزه ای گفت تا خنده هامو ببینه، و خوابید...,عشقای قبل از تو سوء تفاهم بود,دانلود آهنگ عشقای قبل از تو سوء تفاهم بود ...ادامه مطلب
اعتراف میکنم قرارهایی رو که تو میدون تجریش باهام گذاشتین و کنسل کردم، اگه مثلا نارمک بود، اگه دیباجی بود، صادقیه یا راه آهن بود میومدم. اعتراف میکنم که خیلی وقتا تا مرز لباس پوشیدن و بند کفش سفت کردن پیش میرفتم اما...,به نام او,به نام خدا,به نام خداوند جان و خرد,به نام الهه عشق,به نام,به نام خدایی که,به نام خداوند جان آفرین,به نام پدر,به نام عشق,به نام خدا متحرک ...ادامه مطلب
سر کلاس تشریح دبیرستان گفتن ثابت شده که قلب مرکز احساساته. گفتن این بطن راسته این سیاهرگه این آئورت. اینکه چطور میشه قلب بایسته و تو عمل قلب چیو چطوری باز میکنن که دوباره خون رسانی انجام شه و آدم زنده باشه. ولی دکتر دیگه توضیحی درمورد خونه احساسات نداد. اینکه رگ احساسات آدم کجای قلبشه؟ که وقتی حفره عشق و عاطفه آدم از تپش می ایسته چکار باید کرد که درست شه؟ اینکه چرا موقع سکته عاطفی آدم نمیمیره؟ چرا بعد مرگ عاطفی، بقیه قلب آدم هم وانمیسه؟, ...ادامه مطلب
که هوامو داری، که آدمای نیمه کاره رو برمیگردونی تا تموم شن برام، تا باز تهران برام بزرگ شه و عاشقش باشم، که خاطره هامو بکنی تجربه هام و بگی جان دل برو بازم زندگی کن. که تو لایق ترین به عشقی و حال بنده های پاکتو خوب میکنی. تو جواب صبوری کردن و خوب موندن بنده های مهربونتو خوب میدی. عدالتو یادشون میاری. خدایا! شکر...,خداوندگار عشق و عرفان,خداوندگار عشق ...ادامه مطلب
یکی میگفت من نمیخوام برسم چون اگه برسم باید پیاده شم. راست هم میگفت. همه که آدم رسیدن نیستند. رسیدن و نگه داشتن و ادامه دادن در مسیر جدید که کار هرکسی نیست. در صلاحیت هرکسی نیست.,لیاقت,لیاقت به انگلیسی,لیاقت میخواهد,لیاقت عشق,لیاقت علی خان,لیاقت داشتن به انگلیسی,لیاقت نداشتی,لیاقت منو نداشتی,لیاقت دوست داشتن,لیاقت نداشتن ...ادامه مطلب